معرفی بازی Resident Evil Village یا همان Resident Evil 8 ثابت کرد که برای بازآفرینی سری رزیدنت ایول و برگرداندن محبوبیت به این سری، شرکت کپکام برنامهی طولانی مدتی دارد. ویلیج دقیقا داستان قسمت قبل را ادامه داد؛ جایی ایتن وینترز، بعد از پایان خوش رزیدنت اویل 7، در کنار همسر و فرزند خود زندگی آرامی را سپری میکند اما یک شب، با حملهی نیروهای کریس ردفیلد به خانهی ایتن، همه چیز از هم میپاچد و ایتن این بار درگیر چالشی بزرگتر و داستانی عمیقتر میشود.
در زمانی که نیروهای کریس سعی دارند تا ایتن و رز، دختر شش ماههاش را به نقطهای امن ببرند، یک تصادف مبهم در نزدیکی دهکدهای طلسم شده، تمام نقشههای BSAA را نقش برآب میکند. حالا ایتن، در حالی که به خاطر از دست دادن همسرش حسابی خشمگین و ناراحت است، به دنبال تنها امید زندگیاش میرود؛ یعنی رزماری وینترز.
از همان سکانس آغازین، بازی سعی میکند تا نقاط ابهام مختلفی را به مخاطب خود نمایش دهد اما داستان بازی زمانی جلوهی زیبایی پیدا میکند که ابهامات، در بهترین زمان ممکن، به بهترین شکل ممکن از بین بروند. داستان بازی Resident Evil Village با یک روایت منطقی و حساب شده، با یک ترتیب مشخص، به تک تک نقاط ابهام پاسخ میدهد؛ اما این تنها بارِ روی دوش این اثر نبود! از آن جایی که رزیدنت اویل 8 دنبالهی مستقیم نسخهی قبلی خود به حساب میآید، وظیفه دارد تا به سوالات بیجواب Resident Evil 7 نیز پاسخ دهد و سناریوی بازی، این بار هم در انجام این ماموریت کم نمیآورد.
گیم پلی بازی رزیدنت ایول ویلیج به طور کامل در خدمت شخصیتپردازی و روند داستان درآمده و از همین رو شاهد تنوع قابل قبولی در بخشهای مختلف بازی هستیم. به واسطهی سختیهایی که ایتن در خانهی بیکرها کشیده، این بار با یک شخصیت بالغتر و توانمندتر روبرو هستیم؛ دیگر ایتن کسی نیست که بخواهد در صد در صد مواقع فرار را به قرار ترجیح دهد و از شدت ترس، زبانش بند بیاید.
او که احساس میکند برای موفقیت، تنها راهی که برای موفقیت وجود دارد، این است که دیگر چیزی برای از دست دادن، ندارد و باید بیگدار به آب بزند تا در وهلهی اول، دختر شش ماههاش را نجات دهد و هم از کارهای کریس و ابهامات عجیب و غریب دهکده سردربیاورد. همین موضوع هم باعث شده تا در مقام یک رزیدنت اویلباز، همذات پنداری بهتری با ایتن داشته باشید تا برای رسیدن او به اهدافش بیشتر تلاش کنید!
حضور ایتن وینترز بالغ، تنها یک طرف ماجراست؛ این بار قرار نیست آنتاگونیستهای بازی به دیوانههایی مثل خانوادهی بیکرز محدود شوند. سازندگان بازی Resident Evil Village این بار گلچینی از آنتاگونیستهای جانبی را پیش روی ایتن وینترز قرار دادهاند که این مورد، یکی از مهمترین نقاط قوت بازی به شمار میرود. سر و کار داشتن با اتمسفرهای منحصر به فرد هر از این کاراکترها، روند داستان و گیمپلی بازی را به طور کامل تحت تاثیر خود قرار داده و از طرفی دیگر، مواجه شدن با چند شخصیت پخته، چیزی است که در کمتر بازی ترسناکی با آن روبرو میشویم.
ایتن در همان ابتدای بازی، متوجه میشود که باید در قلعهی لیدی دیمیتریسک به دنبال رز بگردد. یک بانوی حدودا سه متری که در کنار سه دختر خون آشام خود، حسابی به خون ایتن تشنه هستند. قلعهی دیمیتریسک، دقیقا همان چیزی بود که انتظار میرفت در یک رزیدنت اویل، طراحی شود؛ مخوف و در عین حال، مجلل! با این حال، هنوز نمیدانم که چرا قلعهی این ومپایرها، باید مجهز به کلکسیونی از نورگیرها و پنجرهها باشد تا همین موضوع، بلای جان آنها شود! نهایتا بعد از غلبه بر این چهار نفر، ایتن متوجه میشود که باید به دنبال فلاسکهایی بگردد تا بتواند با باز کردن یک محفظه، به فرزند خود رز برسد. اما …
نقد و بررسی بازی Resident Evil 8: Village
گرافیک بازی
بازی Resident Evil 8: Village به لحاظ فنی، بازی تر و تمیزی است؛ گرافیک با اینکه یک عنوان میان نسلی است ولی از ویژگیهای نسل نهم مانند رهگیری پرتو به حد خوبی بهره برده است. با اینکه بازی مناظر صاف و تمیز (به جز قلعهی بانو دمیتسرک) که انعکاس و بازتاب درست نور داشته باشد ندارد ولی در همین حد و حدود هم به خوبی از این فناوری جدید و هیجانانگیز استفاده کرده است. انعکاس مناظر در داخل چالههای آب، بازتاب نور در موقعیتهای مختلف و حتی نور مهتاب یا بازتاب نور در تاریکی و درون مه در دادن اتمسفر مناسب به بازی درست و عالی عمل کردهاند. در نسخهی PS5 بازی تقریبا افت فریمی مشاهده نکردیم که به چشم بیاید یا اذیت کننده باشد؛ البته به جز در مرحلهی دریاچهی مورو، وقتی از صخرهی مشرف به دریاچه نگاه میکنید به علت حجم زیاد بازتاب مناظر درون آب افت فریم به چشم میآید ولی در همان حد است و دیگر در هیچ جای بازی تکرار نمیشود. البته در نسخهی PS4 افت فریم بیشتر از نسخهی نسل نهمی است. ولی آن هم مانع پیشرفت در بازی نمیشود و چندان اذیت نمیکند.
گرافیک بازی میان نسلی ولی تر و تمیز و جذاب است.
نسخهی پلی استیشن ۵ بازی از قابلیتهای دوالسنس هم استفادههای خوبی کرده است. هر اسلحه بنا به سبک یا سنگین بودن از ویژگیهای ادپتیو تریگر استفاده میکند. مثلا در سلاحهای سبکی مثل کلت، زوم کردن مثل بازیهای دیگر است ولی کشیدن ماشه با کمی مقاومت همراه است و حس خوبی به کاربر میدهد. ولی در شاتگان یا اسنایپر در زمان زوم کردن هم ماشه مقاومت نشان میدهد و در زمان شلیک هم. مقاومت در زمان زوم کردن کار را سخت میکند. مخصوصا در زمانی که سیل دشمنها به سمتتان سرازیر میشود، کار کمی سخت و خستهکننده میشود و در مواقعی هم بسیار کلافهکننده میشود.
بررسی موسیقی متن بازی
موسیقیهای متن RE Village، در بسیاری از مواقع پارادکسی داشتند که نهایتا منجر به ایجاد دلهرهی بیشتر در روند بازی میشد! در بسیاری از مواقع اگر موسیقی شروع به نواختن میکرد، باید میترسیدید، چرا که احتمالا سیل عظیمی از دشمنان یا شاید هم یک مینی باس در انتظار شماست؛ از طرفی دیگر، سکوت بازی در محیطهای پیچ در پیچ و تنگ و تاریک هم میتوانست نویدبخش یک جامپاسکیر بهیادماندنی باشد!
بررسی مفاهیم بازی
بازی Resident Evil Village تعبیر مفهوم قدم رو به جلو، برای این فرنچایز محبوب است. داستان عمیق در کنار حضور شخصیتهایی پخته، در مقابل گلچینی از آنتاگونیستهای درست و حسابی(!)، دیگر اجازه نمیدهد که به مانند دوران تجربهی نسخه هفتم، حس غربت داشته باشیم؛ حالا، همه چیز برای ما آشناست. ایتن وینترز، همان کسی است که میتوانیم او را به معنای واقعی کلمه مرد خانواده بدانیم. همچنین حضور کریس ردفیلد، تصمیمات عجیب و غریب BSAA و حضور یکی دیگر از شخصیتهای قدیمی فرنچایز رزیدنت ایول در دهکده، صحنههایی را پیش روی ما قرار میدهد که جز تحسین، نمیتواند واکنش دیگری را در بر داشته باشد.
نتیجه گیری بازی
تمام جوانب فنی و هنری بازی باهم چفت هستند و رزیدنت اویل ۸ یک تجربهی کم نقص و لذت بخش از آب درآمده که مزهاش سالها زیر زبان طرفدارن مجموعه خواهد ماند. البته اگر بازی Resident Evil 8: Village روی عنصر ترس (به لحاظ توزیع بیشتر جامپ اسکیرها یا ترسهای لحظهای) تکیهی بیشتری میکرد و یک سری مکانیک مینیمال شده را مفصلتر ارائه میداد، قطعا با یک بازی کاملتر طرف بودیم. ولی خب قرار نیست همیشه همه چیز کامل باشد. از طرفی هم قرار بر لذت بردن از گشت و گذار در دهکدهای خوفناک و نابود کردن غولهای بیشاخ و دم و نشان دادن آخر و عاقب شرارت به شر بود که عملی شد!