تعداد افرادی که علاقه مند با فیلم ها و بازی های ترسناک هستند، کم نیست. بسیاری از این افراد، فیلم ها و بازی های ترسناک را به دو دسته تقسیم می کنند:
دسته اول: بازیها یا فیلمهای ترسناک که اثر کوتاه مدتی بر روی مخاطب می گذارند و بعد از گذشت مدت کوتاهی، از ذهن ها پاک می شود.
دسته دوم: بازیها یا فیلمهای ترسناک که اثر طولانی تری بر روی مخاطب دارند و تا مدت های طولانی در خاطر او می مانند و حتی ممکن است تبدیل به کابوس های شبانه شوند.
نسخه اول Outlast در دسته دوم قرار می گیرد و این بازی می تواند تا مدت های طولانی ترس را بر ذهن شما حاکم کند و باعث کابوس های شبانه شما شود.
نسخه دوم این بازی یعنی Outlast2 هم جزء بازی های ترسناکی است که مانند نسخه اول اثر بدی بر روی آرامش شما دارد!
در این بازی شما حس یک زندانی را دارید که در یک سیاه چال کاملاً تاریک و خوف انگیز گرفتار شده است!
این بازی جزء ترسناک ترین بازی ها دسته بندی می شود و تمام افرادی که جزء طرفداران فیلم ها و بازی های ترسناک بودند، این بازی را جزء ترسناک ترین ها دسته بندی می کردند.
با ادامه نقد و بررسی این بازی همراه ما باشید.
بررسی بازی
بازی outlast 2 در رابطه با زن و شوهری به نامهای «لین» و «بلیک» است که قصد دارند با سفر به منطقهای خیالی در آریزونای آمریکا، به تحقیق پیرامون یک قتل اسرارآمیز بپردازند، اما در میانهی راه بالگرد آنها سقوط میکند. در این بین اهالی منطقه نیز لین را یافته و وی را با خود میبرند و حال بلیک در تلاش است تا همسر خود را نجات بدهد. مردم این ناحیه خرافهپرست هستند و به آیین مذهبی خونینی اعتقاد دارند که با پیشروی در داستان با جزئیات آن آشنا میشوید.
کوله پشتی در داستان بازی outlast 2
بازی به خوبی داستان خود را پیش میبرد و شما را تا انتهای بازی برای کشف دلیل درگیری بین آنها و علت حوادث روی داده به دنبال خود میکشد. برخلاف نسخهی اول بازی که در یک تیمارستان جریان داشت، این بار بیشتر زمان خود را در محیطی جنگلی، در طول شب و بیرون از ساختمانها طی میکنید. همین موضوع فضای بزرگتری را برای اکتشاف در محیط به وجود آورده است.
بلیک یک فیلمبردار است که هیچگونه توان مبارزهای ندارد. در نتیجه بهترین کار برای مقابله با دشمنان، فرار کردن و مخفی شدن از دست آنها است. به همین منظور، محلهای بسیار زیادی برای پنهان شدن در بازی وجود دارد. شما میتوانید در کمد، زیر تختی که پر از تکههای مختلف اجساد هستند، داخل بشکههای پر از خون، میان چمنزارهای بلند، داخل آب و بسیاری مکانهای دیگر پناه بگیرید؛ اما در این صورت دیگر دید مناسبی از رویدادهای بیرون نداشته و استرسی که چه چیز در جریان است شما را فرا میگیرد.
بیشتر بازی outlast 2 را باید با دید در شب پیش بروید؛ اما اگر آن را روشن کنید هم با چنین صحنههایی مواجه خواهید شد.
باید توجه کنید که اهالی منطقه از هوش مصنوعی بالایی بهره میبرند؛ به این معنی که پس از گم کردن رد شما، شروع به گشتن محیط میکنند که ممکن است به پیدا کردن شما ختم شود. تنها سلاح شما برای مقابله با شرایط ذکر شده، دوربینی است که به همراه دارید. این وسیله قابلیت دید در شب دارد و به شما کمک میکند مسیر خود را بهتر پیدا کنید؛ زیرا در بسیاری از مواقع کوچکترین دیدی از محیط نخواهید داشت. همچنین، به کمک میکروفن دستگاه میتوانید صداهایی که از اطراف خود میشنوید را ردیابی کنید. این قابلیت، به خصوص در هنگام مخفیکاری، به یاری کاربر میآید تا بتواند دشمنانی را که نمیبیند شناسایی و از نزدیک شدن به آنها خودداری کند. البته، باید یادآور شد که دو قابلیت بالا از باتری دوربین کم میکنند؛ در نتیجه باید به صورت پیوسته در محیط بازی به جستجوی این منبع حیاتی بپردازید؛ زیرا بقا بدون آن معنی ندارد. تنها آیتم دیگر به جز موارد یاد شده بانداژ است. این تجهیزات نه تنها بسیار کمیاب هستند؛ بلکه کولهپشتی محدودی نیز برای آنها در نظر گرفته شده است؛ در واقع دو جیب لباس بلیک نقش کولهی شما را ایفا میکنند.’
Gameplay
بازی از زاویه اول شخص است. HUD در این بازی بسیار خلاقانه تعبیه شده است و شما میتوانید تعداد باطریهایی که در اختیار دارید و باندهای استریل یا پانسمان را روی کمر شخصیت بازی ببینید. همچنین در حالی که سر شخصیت رو به پایین است، به منوی دوربین دسترسی دارید و ویدئوها و فایلهای ضبطی قابل مشاهدهاند. یکی از جلوههای پسندیدهای که به بازی اضافه شده است، تکانهای سر است. تصویر ثابتی در بازی دیده نمیشود و سر شخصیت با نوسانی ملایم بالا و پایین میرود و حس نفس نفس زدن او را منتقل میکند. البته این امکان در منوی تنظیمات قابل تنظیم یا کاستن است. حرکات دوربین بسیار نرم و دلپذیر انجام میشود و هرگز احساس کمبود و نقص نمیکنید. کما اینکه به هنگام دویدن تصویر اندکی کشیده میشود و حس و حال تند و تیز فرار کردن را به خوبی ثبت میکند. در همین بخش، یعنی گریز و فرار کردن، یکی از هیجان انگیزترین بخشهای Outlast 2 رقم میخورد. گریزهای بازی فوقالعاده کار شدهاند و دشمنانی که در پیتان هستند، به قدری ترسناکاند که همه حس و حال فرار، از طریق گذر تند و تیز تصویر به شما انتقال داده می شود. طراحی این گریزها نیز جای تحسین دارد. چراکه صرفا مسیری صاف را پیش روی شما قرار نمیدهد و خود به پازلی کوچک در درون بازی مبدل شده است. در برخی جاها باید بپیچید، یا خم شوید یا کاملا دراز بکشید و در نهایت خیلی سریع راه درست را پیدا کنید. در غیر این صورت دشمنان نزار، اما قمه به دستتان، شکمتان را سفره خواهد کرد و قمهشان را در سرتان فرو میکنند.
خلق اتمسفر همیشه در هر بازی اهمیت بسزایی دارد. و در بازیهای ترسناک، به واسطه انتقال حس ترس و دلهره و اضطراب از طریق ساخت و پرداخت و ترکیب سیاهی و نور و سازهها و بافتها، از هر بازی دیگری بیشتر جلوه میکند. کاری که سازندگان Outlast 2 در این زمینه کردهاند، شاهکار است. به قدری نورپردازیها و طراحی مکانها گیرا و چشم نواز است که دوست دارید در حین تعقیب و گریز یا مخفی شدن به آنها چشم بدوزید؛ اما دریغا که باید لین را بیابید و از این جهنم فرار کنید!
مخفی شدن از دیگر عملکردهای ساختار این بازی است. در بسیاری از مراحل مخفی شدن به شما کمک میکند تا زنده بمانید. و ویژگیای تصنعی در بازی محسوب نمیشود، بلکه کاملا حیاتی و کارآمد است. در بشکه، حوضچه آب یا آب چاله، زیر میز یا تخت، داخل کمد یا درون تنه توخالی درخت و در میان علفهای بلند، از نظر دشمنان دور خواهید بود. از درون برخی از این مخفی گاهها، همچون بشکه و کمد، میتوانید دید بزنید و وضعیت بیرون را بررسی کنید. عملکردهای اینچنینی در بازی بسیار کار شدهاند و سعی شده تا چیزی از قلم نیوفتد. برای مثال شما به دو روش میتوانید درها را باز کنید. یکی فشردن دکمه مربوط و باز شدن ناگهانی در؛ و دیگری نگه داشتن دکمه مربوطه و باز کردن در با جهت دادن، تا با کمترین سر و صدا باز شود. درباره درها بد نیست بدانید که بهتر است درهایی که چفت دارند را پشت سرتان ببنید و آنها را به حال خود رها نکنید. که این خود از ابزارهای در امان ماندن محسوب میشود.
آیتم های بازی
در مجموع سه آیتم در بازی وجود دارد که با آنها برخورد میکنید و به قولی آنها را جمع میکنید. باطری، باند و نامهها. یقین کنید که نامهها کوچکترین اهمیتی برایتان نخواهند داشت! اگرچه خود روایت کننده داستانی جانبی در بازیاند. چراکه بیش از آنکه فکرش را بکنید از هراسی که در دلتان افتاده، ترجیح می دهید از آنها چشم پوشی کنید و سریعتر خود را به جای امنی برسانید. (البته اگر جای امنی وجود داشته باشد). درباره دو مورد دیگر، باطری از باند بیشتر اهمیت دارد و مجبورید برای روشن نگه داشتن تنها سلاح خود، به دنبال باطری باشید. در حالی که وجب به وجب بازی از ترس انباشته شده است، این کار اصلا آسان نیست و برایش بایستی خطر کنید و به دل کلبههای خون آلود و گوشههای تاریک و اتاقهای متروک با سایههای تندگذر جن و اهریمن بزنید.
گرافیک بازی
گرافیک بازی به لطف موتور بازیسازی Unreal Engine 3 از نکات قوت آن محسوب میشود. تفاوت در تصویری که با دوربین دید در شب می بیند، و تصویری که با چشمان خود می بینید، از زمین تا آسمان است و ترکیب سرد و گرم رنگها در حالت عادی و رنگ غالب سبز در حالت دید در شب، دو دنیای متفاوت را در بازی پدید آورده است. بازتابها، که بیشتر در مراحل مدرسه دیده میشود خیره کننده است. چشمههای نوری در بالاترین سطح و واقع گرایانهترین حالت ممکن ساخته شدهاند. کنتراست تصاویر، دیدن دو رنگ قرمز، که از شکم جنازههای آدمیزاد و حیوانهای تکه تکه شده بر زمین زرد و خاک آن خراب آباد ریخته شدهاند، یا بر کف سرامیکی و موزاییکی مدرسه، به خوبی مردمک چشمانتان را به سوی خود خیره میکند.
صداگذاری بازی
در کنار گرافیک، صداگذاری بازی را نیز باید شاهکار دانست. Outlast 2 فقط با صدا میتواند زهرهتان را بترکاند. صدای همه چیزی در بازی کار شده است. خرد شدن شیشه، قدم برداشتن بر خاکی نرم، نفسهای بلیک از ترسیدن، اجسام و اشیاء و علف و صدای آب به هنگامی که زیر آن مخفی شدهاید، صدای قیژ و ویژ باز شدن درها و پنجرهها و بادی که به چینهای پردهای افتاده است، صداهایی که از بیرون کلبهها شنیده میشود، نالهها و زمزمههای طلب عفو و بخشش یا تسلیم شدن معتقدان بالا خانه اجاره دادهای که با قمه دور میگردند و منتظر شما هستند، صدای جیغهایی که از دور از لین میشنوید یا دیگرانی که شکنجه میشوند، و هر آنچه در منطقه شیطانی سوپای آریزونای Outlast 2 موجود است! تمام اینها را گفتم، اما حق مطلب درباره صداگذاری این بازی ادا نخواهد شد، مگر آنکه آن را با هدفون تجربه کنید. جرات کنید و این کار را بکنید. آنوقت خواهید فهمید که Outlast 2 چیست! از هر گوشتان صدایی میشنوید. سرسام خواهید گرفت و از شدت تپش قلبتان هدفون را شل خواهید کرد و به دور گردنتان خواهید انداخت تا نفسی بگیرد. گویی که سرتان را زیر آب کرده باشند. این کاری است که Outlast 2 قصد محقق کردنش را داشت و اکنون آن را عملی کرده است. یعنی ترساندن تا سرحد مرگ، آن اندازه که از ادامه دادن بازی پشیمان شوید و بگویید، حالا فردا بقیهشو میرم!