نقد و بررسی بازی assassins creed odyssey‎

گیمرها این روزها با مجموعه ای از بازی های مختلف در سبک های متفاوت مواجه هستند. به قسمی که برای هر سلیقه و هر علاقه ای، محموعه ای از بازی های متفاوت وجود دارد که هریک توسط کمپانی های متفاوت ساخته شده است و بعضی از آنها در سطح جهانی مشهور و چرطرفدار هستند. بازی که امروز به بررسی آن خواهیم پرداخت بازی assassins creed odyssey است. مجموعه اساسینز کرید (Assassin’s Creed) که در ایران با نام فرقه قاتلان شناخته می شود، سری اول مجموعه assassins creed odyssey است. سری دوم این بازی یک سال پس از سری اول عرضه شد. این نسخه با رمز ادیسه Odyssey، داستان جوانی خوش نقش از دیار یونان باستان به اسم الکسیوس است. این جوان همانند داستان سری اول، یک مبارز است که دارای گذشته ای خاکستری است.

بررسی داستان بازی

داستان در Assassins Creed Odyssey همان طور که گفته شد در یونان و قبل از نسخه پیشین بازی جریان دارد. بازی در ۴۳۱ سال قبل از میلاد مسیح اتفاق می‌افتد. این دوره همزمان است با نبرد تاریخی پلوپونزوس و بازی نیز در یکی از نبرد‌های بین ایرانیان و یونیان شروع می‌شود. بازی شما را مختار می‌سازد که بین دو شخصیت قابل انتخاب یعنی الکسیوس (Alexios) و کاساندرا (Kassandra) یکی را انتخاب کنید. این اتفاق، یعنی انتخاب کاراکتر در چند نسخه قبل تر در Assassins Creed: Syndicate وجود داشت اما در آن جا می‌توانستید در هر لحظه شخصیت خود را به دیگری عوض کنید ولی در Assassins Creed: Odyssey این قضیه متفاوت است زیرا پس از انتخاب شخصیت مورد نظرتان بین الکساندرا و الکسیوس، تصمیم‌تان غیر قابل برگشت خواهد بود. انتخاب هر یک از آن‌ها باعث می‌شود تا شاهد دو پلی ترو مختلف باشید که هر یک از آن‌ها قابلیت های متفاوتی دارند. اما هر کدام از کاراکترها تیپ رفتاری و شخصیتی خاص خود را دارند که سبب شده تا نوع تعامل با NPCها هم با یکدیگر تمایز داشته باشد.

در این نسخه نیز شاهد روایت بازی در زمان حال نیز هستیم که در آن جا کنترل شخصیتی به نام لیلا حسن (Layla Hassan) را خواهید داشت که قبلتر در Assassins Creed Origins با آن آشنا شده بودیم. متاسفانه بخش زمان حال بازی از روایت بسیار ضعیف و دست و پا شکسته‌ای رنج می‌برد اما جای شکرش باقیست که تیم یوبی سافت در این چند ساله متوجه این امر شده و سعی شده تا وقت زیادی از زمان بازی، صرف این بخش نشود ولی باید همچنان حسرت این را بخوریم تا زمانی برسد که مانند نسخه‌های اولیه سری، شخصیتی نظیر دزموند مایلز (Desmond Miles)را در Assassins Creedها شاهد باشیم.

جدای از این مسائل بدون شک یکی از مهم‌ترین تغییراتی که در بازی ایجاد شده، انتخاب دیالوگ‌ها و تصمیم‌هاست.

در بازی هزاران دیالوگ برای انتخاب وجود دارد که انتخاب خیلی از آن‌ها در سرنوشت کاراکترها و روند قصه بازی تاثیر می‌گذارد. درست است که Assassins Creed: Odyssey در قیاس با دیگر بازی‌های نقش آفرینی نظیر The Witcher 3: Wild Hunt یا Skyrim ضعیف‌تر جلوه می‌کند اما در حالت کلی می‌تواند یک تجربه بسیار خوب برای طرفداران بازی‌های اکشن-نقش آفرینی و سری Assassins Creed رقم بزند.

در بررسی بازی Assassins Creed Odyssey متوجه شدیم که داستان بازی شاید در شروع و ساعات اولیه جذاب نباشد اما هر چه قدر که جلوتر می‌رود روند قصه و شخصیت‌ پردازی‌ها بهتر شده و می‌تواند کاری کند که مخاطب را از ابتدا تا انتهای ادیسه،‌ پای بازی نگه دارد. این نکته نیز حائز اهمیت است که وجود انتخاب‌های متعدد باعث می‌شود تا مسیر و روند داستان برای هر شخص متفاوت باشد. برای پایان رساندن داستان بازی، چیزی حدود هشتاد ساعت وقت نیاز است که حتی این زمان برای به پایان رساندن مراحل فرعی به صد و بیست تا چهل ساعت افزایش می‌یابد. همین نکته نشان می‌دهد که Assassins Creed: Odyssey چه قدر محتوا برای عرضه به مخاطبش دارد و می‌تواند او را ساعت‌ها سرگرم خودش کند.

بازی چگونه شروع می شود؟

بازی از سال ۴۸۰ قبل از میلاد مسیح آغاز می‌شود؛ جایی که خشایارشا بزرگ، با حمله به یونان در ترموپیل به جنگ لئونیداس اسپارت می‌رود و در یک نبرد حماسی او را شکست می‌دهد. Assassin’s Creed Odyssey از همان دقایق اول تفاوت خود را نسبت به سایر نسخه‌های بازی به رخ می‌کشد. این‌بار دیگر می‌توانید از ابتدا بین الکسیوس و کساندارا، دو برادر و خواهر یکی را برای بازی کردن انتخاب کنید و در چهار درجه سختی متفاوت به ماجراجویی بپردازید. اودیسی داستان سنت‌ها، افتخارها، شکست‌ها و البته خیانت‌ها است؛‌ جایی که پدر، مادر و فرزندان، روایتی ریشه‌دار را با فراز و نشیب زیادی رقم می‌زنند و از طرفی شما را به کارزار دوره‌ی نخست جنگ‌های پلوپونز می‌برند و از طرفی هم، از فرقه‌ای می‌گویند که با تفرقه قصد دارد تا بر یونان حکمرانی کند. داستان بازی اما اینبار تفاوت بزرگی با گذشته دارد؛ مانند بسیاری از بازی‌های نقش‌آفرینی قابلیت انتخاب دیالوگ به اساسینز کرید اودیسی نیز آمده‌ است و از قضا تاثیرات تلخ و شیرینی را روی روند داستان و سرنوشت برخی از شخصیت‌ها می‌گذارد. خوشبختانه در حالی که قبل از تجربه اودیسی نگران آن بودم که دیالوگ‌ها تاثیر منفی روی روند بازی بگذارند، اما به شکلی شگفت انگیز، گویی که ویژگی انتخاب دیالوگ نیمه‌ی گم‌شده‌ی مجموعه‌ی اساسینز کرید بوده و به خوبی با بدنه‌ی این اثر هماهنگ شده است. وجود این ظرفیت از طرفی هم باعث شده تا برای نخستین بار شاهد چند پایان متفاوت برای بازی باشیم و باید قبل از هر انتخابی به خوبی به عواقب آن فکر کنید. عواقبی که حتی روی ماموریت‌های فرعی نیز تاثیر می‌گذارند و گاهی شاهد سخنان فردی غمگین هستید که از مرگ دلخراش برادر خود می‌گوید؛ برادری که شما به قتل رسانده‌اید.

نکته مثبت بازی: داستان بازی

داستان بازی چارچوب مشخصی دارد ولی برای آنکه از آن سر در بیاوریم باید ساعات بسیاری را به گشت و گذار در محیط بازی بپردازیم تا شخصیت‌ اصلی بازی به قدر کافی «آپگرید» شود تا بتواند در طول بازی به پیش برود. همین مسئله باعث شده تا در بسیاری از لحظات بازی به طور کامل، داستان از یاد گیمر برود و به چیزی کاملاً حاشیه‌ای درون بازی فکر کند. داستان بازی تنها نکته مثبت «بخش داستانی» اثر مذکور است. دیالوگ‌هایی که شخصیت‌های اصلی بیان می‌کنند تنها در مواقعی تاثیرگذار نگاشته شده‌اند که گیمر مشغول تماشای داستان اصلی بازیست. در بخش‌های دیگر از جمله مکالمه با NPCها یا بهنگام انجام مراحل جانبی، با یکی از بدترین دیالوگ‌نویسی‌های تاریخ Assassin’s Creed هستیم که به راحتی پتانسیل به زیر سوال بردن کل بازی را دارند.

 

یونان باستان چگونه به تصویر کشیده شده؟

یونان باستانی که در بازی به تصویر کشیده شده تقریباً ابعادی به اندازه مصر در نسخه قبل دارد. گیمر در طول بازی باید در یک سرزمین پهناور به گشت و گذار بپردازد و در این بین به تعدادی از جزایر موجود در نقشه نیز سفر کند. یونان باستان طراحی شده در این بازی تا حد زیادی تحت تاثیر فرهنگ عامه‌ی مردم یونان است و مردم عادی یا همان NPCها در شهرهای درون بازی به زبان یونانی صحبت می‌کنند. بناهای تاریخی بسیاری که متعلق به فرهنگ و باورهای مردم یونان است درون بازی دیده می‌شود. شخصیت‌های درون بازی به خوبی افکار و عقاید یونان باستان را بازتاب می‌دهند که در آن دوران مردم عمدتاً خرافه پرست و معتقد به زئوس و خدایان کوه المپ بودند.

شخصیت های بازی

شخصیت‌های داستانی بازی زیاد در حافظه گیمر نمی‌مانند و در بسیاری از مواقع حتی شخصیت اصلی بازی یعنی «الکسیوس» تبدیل به فردی «لوده و بی‌مزه» برای گیمر می‌شود. روی هم رفته درباره بخش داستانی بازی مذکور می‌توان چنین گفت که با یک داستان بسیار خوب مواجهیم که اسیر نحوه روایتی بسیار آَشفته و بی‌کیفیت شده است. همین مسئله باعث می‌شود تا به شاکله داستانی این بازی آسیب جدی وارد شود. آسیبی که تاثیر مستقیم آن را در نمرات و نقدهای متعدد بازی نیز شاهدیم.


پیوندها


لوگو اسپانسر